عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
زیر بار کینه پرپر شد ولی نفرین نکرد
در قفس ماند و کبوتر شد ولی نفرین نکرد
پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت