گفتیم آسمانی و دیدیم، برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم، بهتری
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی
خورشید بود جلوۀ طوری که داشتی
ای بسته به دستِ تو دل پیر و جوانها
ای آنکه فرا رفتهای از شرح و بیانها
کویر خشک حجاز است و سرزمین مناست
مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست
این خانواده آینههای خداییاند
در انتهای جادۀ بیانتهاییاند