پا گرفته در دلم، آتشی پنهان شده
بند بندم آتش و سینه آتشدان شده
قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
ایرانم! ای از خونِ یاران، لالهزاران!
ای لالهزارِ بی خزان از خونِ یاران!
آیا چه دیدی آن شب، در قتلگاه یاران؟
چشم درشت خونین، ای ماه سوگواران!...