این اشکها به پای شما آتشم زدند
شکر خدا برای شما آتشم زدند
مولای ما نمونۀ دیگر نداشتهست
اعجاز خلقت است و برابر نداشتهست
صبح فراقِ ما، شده از شام، تارتر
دل داغدار و، سینه از او داغدارتر
همسایه، سایهات به سرم مستدام باد
لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
قامت کمان کند که دو تا تیر آخرش
یکدم سپر شوند برای برادرش
گفتم به دل، که وقت نیایش شب دعاست
پرواز کن که مقصد من «سُرّ من رآ»ست