توفان خون ز چشم جهان جوش میزند
بر چرخ، نخل ماتمیان دوش میزند!
دل آزاده با خدا باشد
ذکر، نسیان ماسوا باشد
خدایا به جاه خداوندیات
که بخشی مقام رضامندیات
جنّت نشانی از حرم توست یا حسن
فردوس سائل کرم توست یا حسن
کوه عصیان به سر دوش کشیدم افسوس
لذت ترک گنه را نچشیدم افسوس
خداوندا در این دیرینه منزل
دری نشناختم غیر از در دل
از رفتن دل نیست خبر اهل وفا را
آن کس که تو را دید نداند سر و پا را
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را
ای شیرخدا و اسد احمد مختار
در بدر و احد لشکر حق را سر و سردار
خدایا دلی ده حقیقتشناس
زبانی سزاوار حمد و سپاس
از غربتت اگرچه سخنهاست یا علی
دنیا دگر بدون تو تنهاست یا علی
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين