صلاة ظهر شد، ای عاشقان! اذان بدهید
به شوق سجده، به شمشیر خود امان بدهید
قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟
وقتی نمازها همه حول نگاه توست
شاید که کعبه هم نگران سپاه توست
اذان بگو که شهیدان همه به صف شدهاند
که تیرها همه آمادهٔ هدف شدهاند
پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت