امشب شهادتنامۀ عشاق امضا میشود
فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا میشود
شد وقت آنكه از تپش افتند كائنات
خورشید ایستاد كه «قد قامتِ الصّلاة»
سر به دریای غمها فرو میکنم
گوهر خویش را جستجو میکنم
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود