میگوید از شکستن سرو تناورش
این شیرزن که مثل پدر، مثل مادرش...
عشق با نامِ شما درصددِ تاختن است
نام تو معنی دل بردن و دل باختن است
آن روز با لبخند تا خورشید رفتی
امروز با لبخند برگشتی برادر
چه گویمت که چها کرد در نبرد، حسین؟
فقط خداست که داند چهکار کرد حسین
زنی شبیه خودش عاشق، زنی شبیه خودش مادر
سپرده بر صف آیینه دوباره آینهای دیگر
گفتم سر آن شانه گذارم سر خود را
پنهان کنم از چشم تو چشم تر خود را
پرنده کوچ نکردهست زیر باران است
اگرچه سنگ ببارد وگرچه طوفان است
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی