آن را که ز دردِ دینش افسونی هست
در یاد حسین، داغ مدفونی هست
آواز حزین باد، پیغمبر کیست؟
خورشید، چنین سرخ، روایتگر کیست؟
بودهست پذیرای غمت آغوشم
از نام تو سرشار، لبالب، گوشم
یک بار رسید و بار دیگر نرسید
پرواز چنین به بام باور نرسید
دریاب من، این خستۀ بیحاصل را
این از بد و خوب خویشتن غافل را
اگرچه باغِ پر از لالۀ تو پرپر شد
زمین برای همیشه، شهیدپرور شد
تو همچون غنچههای چیده بودی
که در پرپر شدن خندیده بودی