ای کاش غیر غصۀ تو غم نداشتیم
ماهی به غیر ماه محرم نداشتیم
انگار پی نان و نوایید شما
چون مردم کوفه بیوفایید شما
هم تو هستی مقابل چشمم
هم غمت کرده دل به دل منزل
خوشا از دل نَم اشکی فشاندن
به آبی آتش دل را نشاندن
نازم آن زنده شهیدی که برِ داور خویش
سازد از خونِ گلو تاج و نهد بر سر خویش