در سایۀ این حجاب نوری ازلیست
هر چند زن است اما آواش جلیست
نوای کاروانت را شنیدم
دوباره سوی تو با سر دویدم
زمین تشنه و تنپوش تیره... تنها تو
هزار قافله در اوج بیکسیها تو
آن سو، همه برق نیزه و جوشن بود
این سو، دلی از فروغ حق روشن بود
شيعيان! ديگر هواى نينوا دارد حسين
روى دل با كاروان كربلا دارد حسين