خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است
دشمن که به حنجر تو خنجر بگذاشت
خاموش، طنین نای تو میپنداشت
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم
هر چند قدش خمیده، امّا برپاست
چندیست نیارمیده، امّا برپاست