والایی قدرِ تو نهان نتوان کرد
خورشیدِ تو را نمیتوان پنهان کرد
زینب فرشته بود و پرخویش وا نکرد
این کار را برای رضای خدا نکرد
کیست این مردی که رو در روی دنیا ایستاده؟
در دل دریای دشمن بیمحابا ایستاده؟
آن روز که شهر از تو پر غوغا بود
در خشمِ تو هیبت علی پیدا بود