مگر در ساعت رفتن دلم جا مانده بود اینجا؟
که از پی کفشدارانش مرا خواندند زود اینجا
چون غنچۀ گل، به خویش پیچید، علی
دامن ز سرای خاک، برچید علی
با کعبه وداع آخرین بود و حسین
چون اهل حرم، کعبه غمین بود و حسین
لطفی که کرده است خجل بارها مرا
بردهست تا دیار گرفتارها مرا
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست