او هست ولی نگاهِ باطل از ماست
دیوارِ بلندِ در مقابل از ماست
آرامشی به وسعت صحراست مادرم
اصلاً گمان کنم خودِ دریاست مادرم
تا داشتهام فقط تو را داشتهام
با نام تو قد و قامت افراشتهام
آقا سلام بر تو و شام غریب تو
آقا سلام بر دل غربت نصیب تو
گرچه تا غارت این باغ نماندهست بسی
بوی گل میرسد از خیمۀ خاموش کسی
تو را در کجا، در کجا دیده بودم؟
تو را شاید آن دورها دیده بودم...