با خودش میبرد این قافله را سر به کجاها
و به دنبال خودش این همه لشکر به کجاها
به تپش آمده با یاد تو از نو کلماتم
باز نام تو شده باعث تجدید حیاتم
خم ابروی تو محراب رکوع است و سجودم
بیخيال تو نباشد نه قيامم نه قعودم
کس بهغیر از تو نخواهم چهبخواهی چهنخواهی
باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توأم راهنمایی