مسلم که از حسین سلام مکرّرش
باید که خواند حضرت عبّاس دیگرش
خوشا آنکس که امشب در کنار کعبه جا دارد
به سر شور و به دل نور و به لب ذکر خدا دارد
ای چشم علم خاک قدوم زُرارهات
جان وجود در گرو یک اشارهات
ای از غم تو بر جگر سنگ شراره
وی در همۀ عمر ستم دیده هماره
آن صبح سراسر هیجان گفت اذان را
انگار که میدید نماز پس از آن را
گویند فقیری به مدینه به دلی زار
آمد به درِ خانۀ عبّاس علمدار
باران ندارد ابرهای آسمانش
باران نه اما چشمهای مهربانش...