گمان مبر که پریشان، گمان مبر که کمیم
برای کشتنتان همصدا و همقسمیم
گفتند از صلح، گفتند جنگ افتخاری ندارد
گفتند این نسلِ تردید با جنگ کاری ندارد
هوا پر شد از عطر نام حسین
به قربان عطر پراکندهاش
باز باران است، باران حسینبنعلی
عاشقان، جان شما، جان حسینبنعلی