تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد؟
چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد؟
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
ای کاش مردم از تو حاجت میگرفتند
از حالت چشمت بشارت میگرفتند
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
خجسته باد قدوم تو، ای که بدر تمامی
فروغ دیدهٔ ما، مهر جاودانهٔ شامی