مشعلی در دست آمد راه را پیدا کند
قطره میآمد که خود را بخشی از دریا کند
محمد است و علیست آری
به خُلق و خَلق و به قد و قامت
افتاده بود در دل صحرا برادرش
مانند کوه، یکه و تنها، برادرش
مِن الغریب نوشتی إلی الحبیب سلامی
حبیب رفت به میدان چه رفتنی چه قیامی