آن شب که دفن کرد علی بیصدا تو را
خون گریه کرد چشم خدا در عزا تو را
قسم به ساحتِ شعری که خورده است به نامم
قسم به عطر غریبی که میرسد به مشامم
گواه سیرۀ عشق است داغداری ما
به باغبانی درد است لالهکاری ما
سبکبالان خرامیدند و رفتند
مرا بیچاره نامیدند و رفتند
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
دست من یک لحظه هم از مرقدت کوتاه نیست
هرکسی راهش بیفتد سمت تو گمراه نیست
سرّ نى در نینوا مىماند اگر زینب نبود
کربلا، در کربلا مىماند اگر زینب نبود
تنت از تاول جانسوز شهادت پر بود
سینهات از عطش سرخ زیارت پر بود
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
هیچ کس نشناخت دردا! درد پنهان علی
چون کبوتر ماند در چاه شب افغان علی