هرچه را خواهی بگیر از ما ولی غم را مگیر
غم دوای دردهای ماست مرهم را مگیر..
سرباز نه، این برادران سردارند
پس این شهدا هنوز لشکر دارند
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
شهد حکمت ریزد از لعل سخندان، بیشتر
ابر نیسان میدمد بر دشت، باران، بیشتر
این چندمین نامهست بابا مینویسم؟
هر چند یادت نیست امّا مینویسم