من به غمهای تو محتاجتر از لبخندم
من به این ناله به این اشک، ارادتمندم
با زخمهای تازه گل انداخت پیکرش
تسلیم شد قضا و قدر در برابرش
با خودش میبرد این قافله را سر به کجاها
و به دنبال خودش این همه لشکر به کجاها
الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
نه تنها سر، برایت بلکه از سر بهتر آوردم
با دستِ بسته است ولی دستبسته نیست
زینب سرش شكسته ولی سرشكسته نیست