وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
توفیق اگر دلیل راهت باشد
یا پند دهندهای گواهت باشد
در این حریم هر که بیاید غریب نیست
هرکس که دلشکسته بُوَد بینصیب نیست
زخمی شکفته، حنجرهای شعلهور شدهست
داغ قدیمی من از آن تازهتر شدهست
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
با خلق اگرچه زندگی شیرین است
ای دوست! طریق سربلندی این است
دل غریب من از گردش زمانه گرفت
به یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفت
مگذار اسیر اشک و آهت باشیم
در حسرت یک گوشه نگاهت باشیم
در بادیه، گام تا خداوند بزن
خود را به رضای دوست، پیوند بزن
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد
از دوست اگر دوست تمنا نکنی
این پنجره را به روی خود وانکنی