ابرازِ دوستی، به حقیقت زیارت است
آری مرامِ اهل محبت، زیارت است
بیهوده مکن شکایت از کار جهان
اسرار نمیشوند همواره عیان
«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود
معشوق علیاکبری میطلبد
گاهی بدن و گاه سری میطلبد
هر منتظری که دل به ایمان دادهست
جان بر سر عشق ما به جانان دادهست
قلبی که در آن، نور خدا خواهد بود
در راه یقین، قبلهنما خواهد بود
در ماه خدا که فصل ایمان باشد
باید دل عاشقان، گلافشان باشد
چه جانماز پی اعتكاف بر دارد
چه ذوالفقار به عزم مصاف بر دارد