ای شهید بیگناه
ای شهید مشهد چراغ
شنیدم از لب باد صبا حسین حسین
نوای ما، دم ما، شور ما، حسین حسین
حسود حُسن تو برگ گل است، شبنم هم
اسیر عصمت تو آسیهست، مریم هم
گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
صدای بال ملائک ز دور میآید
مسافری مگر از شهر نور میآید؟
عمریست گفتهایم به عشق تو یا علی:
«یا مَظهرَ العَجائِبُ یا مرتضی علی»
کودکی سوخت در آتش به فغان، هیچ نگفت
مادری ساخت به اندوه نهان، هیچ نگفت
رسیدم دوباره به درگاه شاهی
چه شاهی که دارد ز شاهان سپاهی...
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
کیسههای نان و خرما خواب راحت میکنند
دستهای پینهدارش استراحت میکنند