الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
ای ز داغِ تو روان، خون دل از دیدۀ حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخۀ صور
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
پس از قرنها فاصله تا علی
نشستهست در خانه تنها، علی
«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين