با اینکه دم از خطبه و تفسیر زدی
در لشکر ابن سعد شمشیر زدی
قسم به ساحتِ شعری که خورده است به نامم
قسم به عطر غریبی که میرسد به مشامم
تا گلو گریه کند، بُغض فراهم شده است
چشمها بس که مُطَهَّر شده، زمزم شده است
اجل چون سایهای دور و برش بود
و شمشیر بلا روی سرش بود