الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
فکر کردی که نمانده دل و... دلسوزی نیست؟
یا در این قوم به جز دغدغهٔ روزی نیست؟
هرچند که رفتن تو غم داشت، عزیز!
در سینۀ تو عشق، حرم داشت عزیز
ای ز داغِ تو روان، خون دل از دیدۀ حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخۀ صور
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد