ماه فرو ماند از جمال محمد
سرو نباشد به اعتدال محمد
تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكیپوش بود
هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست
ببار، ابر بهاری، ببار! کافی نیست
نشسته سایهای از آفتاب بر رویش
به روی شانهٔ طوفان رهاست گیسویش
کريم السّجايا، جميل الشّيم
نبّى البرايا، شفيع الامم