سوختی آتش گرفت از سوز آهت عالمی
آه بین خانۀ خود هم نداری محرمی
به صحرا بنگرم، صحرا تو بینم
به دریا بنگرم، دریا تو بینم
دلا غافل ز سبحانی، چه حاصل؟
مطیع نفس و شیطانی، چه حاصل؟
خدایا! داد از این دل، داد از این دل
که یکدم مو نگشتُم شاد از این دل
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما
در روزگاران غریبی، آشنا بودى
تنها تو با قرآن ناطق همصدا بودی