سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
پدر! آخر چرا دنیا به ما آسان نمیگیرد؟
غروب غربت ما از چه رو پایان نمیگیرد؟
سوختی پیشتر از آن که به پایان برسی
نه به پایان، که به خورشیدِ درخشان برسی
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری