سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
ای کاش مردم از تو حاجت میگرفتند
از حالت چشمت بشارت میگرفتند
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری
حق میشود انکار و من انگار نه انگار
منصور سرِ دار و من انگار نه انگار
این كیست از خورشید، مولا، ماهروتر
بیتابتر، عاشقتر، عبدالله روتر
الشام...الشام...الشام... غربتشمار شهیدان
اندوه... اندوه... اندوه... ای شام تار شهیدان