گفتند به من که از سفر میآیی
من منتظرم، بگو اگر میآیی
کوچههامان پر از سیاهی بود
شهر را از عزا درآوردند
از روی توست ماه اگر اینسان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است
با ذكر یا كریم همه یاكریمها
خواندند با تو یا علی و یا عظیمها
مردان غیور قصّهها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما
حی علی الفلاح که گل کرده بعثتش
باید نماز بست نمازی به قامتش