سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
دریای عطش، لبان پر گوهر تو
گلزخم هزار خنجر و حنجر تو
حاجیان آمدند با تعظیم
شاکر از رحمت خدای رحیم
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری
ای امیر مُلک شأن و شوکت و عزم و شهامت
تا قیامت همّت مردانه خیزد از قیامت
تا لوح فلق، نقش به نام تو گرفت
خورشید، فروغ از پیام تو گرفت