الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
از کشتهاش هم بترسید، این مرد پایان ندارد
مُلکی که او دارد امروز، حتی سلیمان ندارد
ای ز داغِ تو روان، خون دل از دیدۀ حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخۀ صور
مهر خوبان دل و دین از همه بیپروا برد
رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...