الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
ای ز داغِ تو روان، خون دل از دیدۀ حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخۀ صور
کیسههای نان و خرما خواب راحت میکنند
دستهای پینهدارش استراحت میکنند
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...