الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
این زن کسی را ندارد تا سوگواری بیاید؟
یک گوشه اشکی بریزد یا از کناری بیاید؟
ای ز داغِ تو روان، خون دل از دیدۀ حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخۀ صور
سال جدید زیر همین گنبد کبود
آغاز شد حکایتمان با یکی نبود
به نام خداوند جان و خرد
کز این برتر اندیشه برنگذرد
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...