بحث روز است صحبت از غم تو
سرخ مانده هنوز پرچم تو
تنت از تاول جانسوز شهادت پر بود
سینهات از عطش سرخ زیارت پر بود
اجازه هست کنار حرم قدم بزنم
برای شعر سرودن کمی قلم بزنم
روی اجاق، قوری شبنم گذاشتم
دمنوش خاطرات تو را دم گذاشتم
قریه در قریه پریشان شده عطر خبرش
نافۀ چادر گلدار تو با مُشک تَرَش
دیدی که چگونه من شهید تو شدم
هنگام نماز، رو سفید تو شدم
ما را نترسانید از طوفان
ما گردباد آسمان گردیم
ای امیر مُلک شأن و شوکت و عزم و شهامت
تا قیامت همّت مردانه خیزد از قیامت