ای شهید بیگناه
ای شهید مشهد چراغ
الا قرار دل و جانِ بیقرار ظهورت!
کدام جمعه بُوَد روز و روزگار ظهورت؟
ای دل سوختگان شمع عزای حرمت
اشک ما وقف تو و کربوبلای حرمت
ای که چون چشمت، ستاره چشم گریانی نداشت
باغ چون تو، غنچۀ سر در گریبانی نداشت
شنیدم از لب باد صبا حسین حسین
نوای ما، دم ما، شور ما، حسین حسین
کسی که عشق بُوَد محو بردباری او
روان به پیکر هستیست لطف جاری او
از روى حسین تا نقاب افکندند
در عالم عشق، انقلاب افکندند
ای قدر تو بر مردم دنیا پنهان
چون گوهر در سینۀ دریا پنهان
نام گرامیاش اگر عبدالعظیم بود
عبد خدای بود و مقامش عظیم بود
من در بر کشتی نجات آمدهام
در ساحل چشمۀ حیات آمدهام
شبی هم این دل ما انتخاب خواهد شد
برای خلوت اُنست خطاب خواهد شد
حسود حُسن تو برگ گل است، شبنم هم
اسیر عصمت تو آسیهست، مریم هم
بی نور خدا جهان منّور نشود
بی عطر محمّدی معطّر نشود
امشب شکوه عشق جهانگیر میشود
روح لطیف عاطفه تصویر میشود
چشمان جهان محو تماشایت بود
ایثار چکیدهای ز تقوایت بود
ای آینهدار پنج معصوم!
در بحر عفاف، دُرّ مکتوم
زینب که على با جلوات دگرىست
زهراى بتول در حیات دگرىست
یک عمر دلم غصۀ مولا خوردهست
تا حکم شهادت من امضا خوردهست
با کلامُ اللهِ ناطق همکلام!
ای سکینه! بر کراماتت سلام!
سرسبزی ما از چمن عاشوراست
در نای شهیدان، سخن عاشوراست
عطش از خشکی لبهای تو سیراب شده
آب از هُرم ترکهای لبت آب شده
به شهر کوفه غریبم من و پناه ندارم
به غیر دربهدریها پناهگاه ندارم
از حریم کعبه آهنگ سفر داریم ما
مقصدی بالاتر از این در نظر داریم ما
چون سرو همیشه راست قامت بودی
معنای شرافت و شهامت بودی
نور خدا گرفته فضاى مدینه را
تغییر داده حال و هواى مدینه را