در خیالم شد مجسم عالم شیرین تو
روزگار سادۀ تو، حجرۀ رنگین تو
ما خانه ز غیر دوست پیراستهایم
از یُمن غدیر محفل آراستهایم
جهان را، بیکران را، جن و انسان را دعا کردی
زمین را، آسمان را، ابر و باران را دعا کردی
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
قد قامت تو کلام عاشورا بود
آمیخته با قیام عاشورا بود
هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد
او ماند که در کنار زینب باشد