فراتر است، از ادراک ما حقیقت ذاتش
کسی که آینۀ ذات کبریاست صفاتش
هزار حنجره فریاد در گلویش بود
نگاه مضطرب آسمان به سویش بود
«اَلا یا اَیها السّاقی اَدِر کأسا و ناوِلها»
که درد عشق را هرگز نمیفهمند عاقلها
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است