آخر ای مردم! ما هم عتباتی داریم
کربلایی داریم، آب فراتی داریم
دلتنگی همیشۀ بابا علی علی!
سردارِ لشکر من تنها علی علی!
ماه غریب جادّهها، همسفر نداشت
شب در نگاه ماه، امید سحر نداشت
به تمنای طلوع تو جهان، چشم به راه
به امید قدمت، کون و مکان چشم به راه
قرار بود که عمری قرار هم باشیم
که بیقرار هم و غمگسار هم باشیم