ابرازِ دوستی، به حقیقت زیارت است
آری مرامِ اهل محبت، زیارت است
چقدر این روزهای سرد سخت است
و پیدا کردن همدرد سخت است
سپیداران نشانی سرخ دارند
همیشه آرمانی سرخ دارند
مرا از حلقۀ غمها رها کن
مرا از بند ماتمها رها کن
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
همیشه خاک پای همسفرهاست
سرش بر شانۀ خونینجگرهاست
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟
مرا بنویس باران، تا ببارم
یکی از داغداران... تا ببارم
نه پاره پاره پاره پیکرت را
نه حتّی مشتی از خاکسترت را