گوش بسپار که از مرگ خبر میآید
خبر از مرگ چنین تازه و تر میآید
با هیچکس در زندگی جز درد همپا نیستم
بیدرد تنها میشوم، با درد تنها نیستم
تو همچون غنچههای چیده بودی
که در پرپر شدن خندیده بودی
گفتم به گل عارض تو کار ندارد؛
دیدم که حیایی شررِ نار ندارد