چشمهایت روضه خوانی میکند
اشکها را ساربانی میکند
شب، شبِ اشک و تماشاست اگر بگذارند
لحظهها با تو چه زیباست اگر بگذارند
باران ندارد ابرهای آسمانش
باران نه اما چشمهای مهربانش...
خورشید بود و جانب مغرب روانه شد
چون قطره بود و غرق شد و بیکرانه شد
روز عاشوراست
کربلا غوغاست