خوشا که خط عبور تو را ادامه دهیم
شعاع چشم تو را تا خدا ادامه دهیم
مردم که شهامت تو را میدیدند
خورشید رشادت تو را میدیدند
کس راز حیات او نداند گفتن
بایست زبان به کام خود بنهفتن
خودش را وارث أرض مقدس خوانده، این قابیل
جهان وارونه شد؛ اینبار با سنگ آمده هابیل
خوشا از دل نَم اشکی فشاندن
به آبی آتش دل را نشاندن
ای صبر تو چون كوه در انبوهی از اندوه
طوفانِ برآشفتهٔ آرام وزیده