تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچکس حدس نمیزد که چنین سر برسد
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟
این زن که از برابر طوفان گذشته بود
عمرش کنار حضرت باران گذشته بود