بعد از تو روزها شده بیرنگ مرتضی
بیرنگ، بیقرار و بدآهنگ مرتضی
جا مانده روی خاک صحرا رد پايت
پيچيده در گوش شقايقها صدايت
دل در حرم تو خویش را گم کردهست
یعنی عوض گریه تبسم کردهست
ای یکهسوار شرف، ای مردتر از مرد!
بالایی من! روح تو در خاک چه میکرد؟