قدم قدم موكبارو میگردم
ستون ستون دنبال یه نشونهم
كجای این جمعیتی كه میخوام
نمازمو پشت سرت بخونم
مگه میشه، شبای درد و غم به سر نیاد؟
مگه میشه، حبیب من توو این سفر نیاد؟
مارو اینجا، امام عسكری صدا زده
مگه میشه، پدر صدا كنه پسر نیاد؟
میدونم، كه بین زائرا
میدونم، میون مردمی
میسوزم، تُو آتیش غمت
ای آقا عمود چندمی؟
«یا مهدی عزیز فاطمه»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شاید الان تو جادهای و شاید
گوشه كنار موكبا نشستی
دلم خوشه كه این قَدَر میدونم
تو هم كنار من تو جاده هستی
شاید الان، به زائرای تشنه آب میدی
یا تُو موكب، مسافرا رو جای خواب میدی
میشه باهم، یه بار بریم مزار مادرت
مطمئنم، یه روز به این سوال جواب میدی
این لشكر، به یاری خدا
هرچیزی، براش فراهمه
از كوفه، با پرچم علی
میریم تا، مزار فاطمه
«یا مهدی عزیز فاطمه»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قبول دارم پیش تو روسیاهم
منو سیاهی لشكرت حساب كن
از این سپاه اربعینی آقا
سربازای ظهورو انتخاب كن
كی میدونه، تُو قلبت این روزا چی میگذره؟
غم غربت، یا غصۀ نبود لشكره
میدونم كه، دلت ازم یه كم مكدّره
ولی آقا، همیشه بخشش از بزرگتره
میگردم، ولی مثه شما
محبوبی، نمیبینم آقا
تا دنیا، حسینو نشناسه
من از پا، نمیشینم آقا
«یا مهدی عزیز فاطمه»
💠 یک نوحه یک نکته | زنده نگاه داشتن نام و مرام اهلبیت
همواره یکی از باورهای ما این بوده که در مجلس عزای سیدالشهدا (علیهالسلام)، صاحبعزا هم حاضر است و این اقامۀ عزا با اذن حضرتش انجام میشود. چه زیباست جلساتی که با توسل به امام عصر (عجلاللهفرجهالشریف) آغاز میشود و برای عزاداران یادآوری میشود که در محضر امام، اقامۀ عزا میکنند. و این باور قلبی با حکایتهایی که از مشاهده حضرت در محافل عزا نقل شده، هر بار محکمتر از قبل شده است.
توجه به این باور و این حکایات دو نکته را به ما یادآوری میکند. اول اینکه شأن محفل عزای سیدالشهدا (علیهالسلام) از هر شأنی بالاتر است و کسی که در این مجلس قدم گذاشت، دیگر خود را و سنگینی القاب و عناوین را فراموش میکند و همدل با همۀ عزاداران به سر و سینه میزند. دوم اینکه مبادا در این محافل از حضور حضرت، لحظهای غافل شویم و هر حرفی بزنیم و هر اقدامی انجام دهیم.
یک پلک زدن غافل از آن ماه نباشیم
شاید که نگاهی کند آگاه نباشیم
همانگونه که زائر مجلس اهلبیت مانند زائر حرم اهلبیت است و در هر دو مکان تلاش میکند حضور قلب داشته باشد؛ مسافر سفر عتبات هم از آغاز سفر زائر حرم اهلبیت محسوب میشود و باید در تمام لحظات سفر حضور قلب خود را حفظ کند. در نوحه پیش رو، شاعر به نوعی اول از همه همین نکته را یادآوری میکند که مبادا لحظهای غافل از حضور حضرت باشیم.
شاعر یادآوری میکند کسی که امروز ذکر «لبیک یا حسین» بر لب دارد و به زیارت سیدالشهدا (علیهالسلام) میرود، همان کسی است که در جستجوی امام عصر خود است و در طول این مسیر دل خود را با امام خود همسفر میکند و اگر چشم سر عاجز از دیدن آن ماه است با چشم دل، لحظه لحظۀ حضرت را در این سفر به نظاره مینشیند.
از زیباییهای این نوحه، خوشهچینی از معارف والای اهلبیت و بیان آن به زبانی ساده، صمیمی و تاثیرگذار است. در این نوحه به زیبایی به حدیث امام حسن عسکری (علیهالسلام) درباره ویژگیهای شیعه اشاره شده است که آن حضرت زیارت اربعین را یکی از ویژگیهای شیعیان برشمردهاند: «ما رو اینجا، امام عسكری صدا زده؛ مگه میشه، پدر صدا كنه پسر نیاد؟»
همچنین بند دوم این نوحه، تداعی کننده حکایتی است که از سفر حج امام زینالعابدین (علیهالسلام) نقل شده است که در کاروانی به صورت ناشناس حضور داشتند و به زائران بیتاللهالحرام عاشقانه خدمت میکردند. این بند یادآور مرام اهلبیت است که هر جا و در هر حالی باشند از حال شیعیان خود غافل نیستند. ای کاش ما نیز لحظهای از حال امام عصر خود غافل نباشیم و با زنده نگاه داشتن یاد حضرت به ویژه در اشعار و نوحههای خود بتوانیم قدمی به سمت ظهور آن خورشید بیهمتا برداشته باشیم.